جدول جو
جدول جو

معنی گوی سیمین - جستجوی لغت در جدول جو

گوی سیمین
(یِ)
گوی سیم. گوی نقره گین. گوی که از سیم و نقره ساخته باشند، و در شعر ذیل ظاهراً مراد زنخ است که به سیب و گوی تشبیه کنند. و از چوگان مراد زلف است:
گوی سیمین دارد و چوگان مشکین آن پسر
با چنین گوی و چنین چوگان کند جولان بری.
سوزنی.
، کنایه از کرۀ ماه است. (برهان) (آنندراج) (بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ)
کنایه از صبحدم است. (از برهان قاطع) (از آنندراج). دم صبح. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(وِ)
صراحی و ظرفی که از نقره بصورت گاو ساخته باشند هم چنان که گاو زرین را از طلا. (برهان) (آنندراج). پیمانۀ شراب بشکل گاو از سیم کرده:
از مسام گاو سیمین در صبوح
ارزن زرین روان اختر کجاست.
خاقانی.
میساز تسکین هر زمان عید طرب بین هر زمان
از گاو سیمین هر زمان خونریز و قربان تازه کن.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(یِ)
گوی نقره. گوی که از نقره کنند. گلولۀ نقره گین، کنایه از ماه است. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا